از فردیت خود دست شستن
با چشم دیگری دیدن
با گوش دیگری شنیدن .
دو تن باشی و در واقع یک تن
چنان به هم امیخته و مجذوب
که ندانی تویی یا دیگری .
پی در پی حیران و پی در پی تابنده .
به فشردن خاک دریا و هر آنچه در آنهاست .
و خلق موجودی چنان تام و تمام
که بی نیاز از جذب عنصری دیگر باشد .
آماده ایثار در هر لحظه
رهایی از شخصیت برای
یافتن چیزی ورای آن
معنای عشق همین است .
عالی بود...برات آرزوی موفقیت میکنم...الهه