من در آن لحظه که چشم تو به من مینگرد

برگ خشکیده ایمان را در پنجهء باد

رقص شیطانی خواهش را در آتش سبز

نور پنهانی بخشش را در چشمهء مهر

اهتزاز ابدیت را می بینم

بیشتر از این سوی نگاهت نمیتوانم بنگرم

اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست

کاش میگفتی چیست

   آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست
------------Beating------------Beating--------------Beating------------Beating------------------Beating---------
اشفته دلان را هوس خواب نباشد
شوری که به دریاست ، به مرداب نباشد 
هرگز مژه بر هم ننهد عاشق ِ صادق
آن را که به دل عشق بود ، خواب نباشد
در پیش قدت کیست که از پا ننشیند
یا زلف تو را بیند و بیتاب نباشد ؟
چشمان تو در آینه ی اشک چه زیباست
نرگس شود افسرده ، چو در آب نباشد
گفتم : شب مهتاب بیا ، ناز کنان گفت :
آنجا که منم ، حاجت مهتاب نباشد !//

همیشگی ترینم دوستت دارمBeating







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد