امروز طرفای ساعت ۶ با مامانم رفتیم بازارچه نزدیک خونمون ....موقع برگشتن تو کوچه ها که بر می گشتیم یه آن حس کردم که هیچ کس رو مثل مادرم دوست ندارم یهو خواستم بغلش کنم و ببوسمش ولی نمی تونستم ...ولی دستاش تو دستام بو ...چقدر می شد از دستاش تلخی ها و سختی های رو که به خاطر ما بچه هاش تحمل کرده خس کرد........
مامان دوست دارم ...
با سلام
نامه چاپلین به دخترش ژرالدین را می توانید از وبلاگ من دانلود کنید
پیشاپیش از اینکه به بلاگ من سرزدید سپاسگذارم و امیدوارم مرا از دیدگاه ها و پیشنهادهای خود محروم نکنید
با درود دوباره _مداد سیاه
اولا سلام ..بابا چه عجب آپ کردی /دوم اینکه آی گل گفتی هیچکی توی دنیا بهتر از مامان نیست و هیچ عشقی بالاتر از مهر مادری /امیدوارم مامانت صد سال برات عمر کنه و زنده باشه خانمی....
wow fekr konam mamaneto kheili bayad dost dashte bashi..............nazgol
من هم همینطور مامانمو خیی دوست دارم اصلا مگه کسی هست که مامانشو دوست نداشته باشه راستی وب من خیلی با محتواست.
سلام . مادر . تنها کسی که فراموش نخواهد شد . و همیشه دوست داشتنی خواهد ماند . من عاشق مادر هستم . بیایید قدر او را آنطور که باید بدانیم.
سلام. پس قدرش رو همیشه بدون و همیشه کنارش باش.. یاحق
سلام
خوبید؟
وب بلاگ ناز و قشنگی دارید ... این دخمله هم که عکسش و گذاشتید این بغل... خیلی نازه :)
مرسی که اومدید پیشم ... بازم بیایید اونورا خوشحال میشم ...
شاد و پیروز ... در پناه حق باشید.
سلام عزیزم
خوبی؟
ممنون که سر زدی
ممنون که برام دعا می کنی
*******
احساست رو درک می کنم
اونها خیلی مهربون زحمتکش هستند می فهمم چی میگی
راستی ویلاگ خوشگلی داری
این دخمله خیلی نازه
خوش باشی عزیزم...قاصدک